*+* شیرین بی فرهاد *+*
سلام عزیزم .. سلامی برات دارم توی لحظه های دلگیر ... توی این لحظه های تنهایی که لحظه لحظه اش تو مثل یک سایه کنارمی ... برای تو نوشتم .. نمی خام بدونی به یادتم چون باید بدونی .. نمی خوام بدونی جز تو هیچ کسی توی یاد و خاطرم نیست .. لحظه لحظه ی با تو بودن توی این دقایق دلگیر جلوی چشممه ... …خاطرات قشنگ با تو بودن .. .. یاد لبخند مهربونت شده عادت ... خاستنه گرمای دستات یه خجالت... ح . و @@@@@@@@@@@@@@@ قصد دل کندن ندارم از تو ای دلکنده از خود .. از تو ای برده دلم رو تا شبه خوبه تولد .. اینا رو فقط برای تو و دلم مینویسم .. به یادم باش .. به یادتم .. عزیزه مهربونم ***************************************************** ساده بیا دست منو بگیرو .. ساده نگیر اینهمه سادگیرو .. ساده نگیر اگه هنوز می تونی پای همه سادگیات بمونی .. خسته نشو اگه تمومه راها پیش تو و سادگیات بسته شن .. خسته نشو اگه همه آدما از اینکه پا به پات بیان خسته شن .. آخره خط جاده ی خسته .. بگو چقدر راه نرفته مونده .. پشت دلت وقتی به خون نشسته .. چند تا ترانه است که کسی نخونده .... دووم بیار خسته نشو از سفر .... تنهاییتمن بزار رو دوشت ببر .... ترانه باش اونوره آخر خط...... به نقطه می رسی ... بیا سر خط ..... کی می خوای عقلی که دزدیدی سر جاش بزاری کی می خوای بزرگ بشی سنگین بشینی سر جات ... سر به راه بشی و دنیا رو نزاری زیر پات ... دل من حالش خوشه .. اصلا بلد نیست بگیره ... ولی خیلی تنگ میشه .. گاهی میترسم بمیره .. ساده بیا دست منو بگیرو .. ساده نگیر اینهمه سادگیرو .. **************************************************** دل من حالش خوشه .. اصلا بلد نیست بگیره ... ولی خیلی تنگ میشه .. گاهی میترسم بمیره .. اما بازم به خودش میاد و سوسو میزنه .. باز حیات خلوته دلمو جارو میزنه ....... میگم عشق تا کی می خوای عاشق بشی و بشکنی .. به روی خودش نمی یاره میپرسه .. با منی ؟؟ با توی دیوونه ی در به دره بی سر و پا .. با تو که هرچی دارم می کشم از دست توه.. با تو که هرجا میرم اسیر در بست توه... کی می خوای دست از سر من برداری .. ************************************************** تمومه سهم من از تو همین بود .. شبای بی تو سرده و تب آلود .. رسیدی دیدمت اما نموندی ... گمت کردم چقد آسون چقد زود ... یک عمره با منه این زخم تازه .. نترسونم نگو قصه اش درازه .. نمی ترسم نمیزارم نمیشه .. نمی تونی نباشی بی اجازه .. چقد سخته چقد دیره کجایی .. ببین دنیام چه دلگیره کجایی .. حقیقت داره تو دوری ولی خوب .. خیالم با تو درگیره کجایی ...؟؟؟ یک عمره با منه این زخم تازه .. نترسونم نگو قصه اش درازه .. نمی ترسم نمیزارم نمیشه .. نمی تونی نباشی بی اجازه .. ************************************************ کاش میشد همیشه ما با هم باشیم .. من و تو دشمن درد و غم باشیم .. چه خوبه دلامون از امید پره ... غم داره از من و تو دل می بره... من با تو خوشم .. تو خوشی با دل من .. از دست من و تو غصه ها خسته میشن .. ********************************** همدم شبهام کجایی .. من بی تو تنهام کجایی .. چشمای خستم هنوزم .. دنباله رد پاهاته .. دلی که از تو می خونه تا همیشه چشم به راته .... ************************************************* خداحافظ چه آسون بود .. چشات اون شب چه آروم بود ... ولی انگار رویای با تو بودن مثل جغده روی بوم بود ... خداحافظ عزیز دل .. برو دل کندن آسون نیست ... خداحافظ چه آسون بود .. چشات اون شب چه آروم بود ... ******************************************************** غم و درد است و تب تنهایی ... نا امیدی .. عشق .. شب بیداری ... امشب همچو ابر پر بارانم .. این چنین است همین حال بدم .. سر سجاده دعا کرد دلم ... سخت حزین .. بده فریاد رسی .. نور امید .. که خدایا شده این دل محزون .. نا امیدی گشته اندر دل ... خون .. گشتم از عالم و آدم غمگین ... بشو فریاد رسی همچون زین ... لیکن از مخمصه ی سرد غمم .. دله پروانه صفت گشت حزین .. دله پروانه صفت گشت حزین .. شنیدم که دو چشمت خیس است ؟؟؟!! کز غم من دل پروانه شکست .. نه دٍل عشق.. که به مانند تو اینگونه به من نزدیک است ... قیمت عشق را ندانم زین پس .. که همه عشق میان قلب است ... چون تو گفتی به من از قیمت دل ... گشت دستم به قلم .. همچون می .. من شدم مست از این حس قشنگ ... که دلت هست از این عالم .. بٍه ... سلام .... سلام آسمون .. سلام زمین .. بهار داره میاد .. زمستون کم کم داره میره !!! منم دوباره اومدم .. راستش امروز حس ام گرفت و چند خطی شعر نوشتم .. نمیدونم تقدیم به کی کنم این شعر رو ... شاید تقدیم عشق .. عشق خدای ... عشق زمینی ... امروز روز عشق .. روز دوستی .. این روز رو به همتون تبریک میگم .. همیشه عاشق باشید و پاینده .. اینم از شعر من ... ************************************* دل اگر تنها است .. دل اگر غمگین است ...تو چرا غمگینی ؟؟ مگر این دل .. دل توست ؟؟ تو که در قلب منی .. لحظه لحظه با منی ... بودنت بودن من .. رفتنت رفتن من .. من و تو گمشده در دشت غمیم ... در نگاه من و تو ‚ دشت غم . دریاییست !! همچو شبنم که در آغوش گل است .. آسمان همچو نگاهت آبی است .. که من از آبی آن خرسندم .. و در آن آبی نیلی ‚ آزاد .. آسمانم ..... آرزویم دیدن لبخند یست !! که به مانند گلی ساده و زیباست هنوز ... ************************************* شعرم شعر نو هستش ... راستش از چند نفر هم راجع بهش پرسیدم .. بهم گفتن به عنوان اولین کار بلند خیلی خوبه ... دوست دارم نظر شما رو بدونم .. این برام مهمتره .. اینم دو خط نثر .. او که از لبخندش ... او که از عمق نگاهش .. شادم .. تک سوار دل غمگینم هست ... من که همچون صحرا ... به باران کلامش .. محتاج ... روزنه ای در رگ جوشان امیدش هستم ... دوباره دلم گرفته .. دوباره تنهای تنهام ... اما ای کاش مثل قدیما کنار دریا بودم نازنین .. *********************************** کاش میدونستم که داری چه می کنی با سرنوشت .. دلم برات تنگ شده بود .. این نامه رو برات نوشت ... حاله منو اگه بخوای رنگ گلای قالیه ... رنگ نگاهت بدجوری .. تو صحن چشمام خالیه... ابرا همه پیش منن اینجا هوا پر از غمه ... فدای تو .. یک وقت شبا بی خوابی خستت نکنه ؟؟ غم غریبی عزیزم زرد و شکستت نکنه ؟؟ منم تورو سپردمت دست خدای مهربون .. راستی ..دیروز بارون اومد .... من و خیالت تر شدیم .. رفتیم تو قلب آسمون .. با ابرا همسفر شدیم .. نمیدونم چقدر دلم تنگه برای دیدنت .. برای مهربونیات .. داغ دلم تازه میشه اسمتو وقتی میارم . وقتی تو نیستی چه کنم با این دل بهونه گیر .. *********************************************** فقط اینها رو گفتم .. بدونی کم کم دارم سنگ میشم .. اما .... هنوز قلب دارم کاش می دونستم که چه کردی با من ... همش تقصیر منه اگه الان اینجوریم .. ای کاش ندیده بودمت .. ای کاش ... چیزی به اسم عشق نبود .. که الان تو عذاب بکشی .. بازم میگم .. متاسفم ... امیدوارم روزات مثل قبل شاد و پر خنده و پر امید باشه .. یا حق ... ********************************* چی شد دوباره ؟؟؟ یادتو کردم ؟؟ عزیز من باز سنگینه دردم ... کاش که بزاری سر روی شونم .. تا باز دوباره برات بخونم .. اینو می دونم آروم نداری ..... تو این زمستون تو بی قراری .. تویی تو همدم من ... می خوای بری و تنهام بزاری ؟؟؟؟؟؟ یاد تو همیشه برام آرومه ... جونم .. اگه تو نباشی واسه کی بخونم ؟؟ ... مهربونم ... واسه من می تپه یه قلب پاره پاره .. حالا که گریه هام دیگه فایده نداره .. خاطرت عزیزم تو قلب من می مونه ... عزیزم.... میدونم بی تو تنها می مونم .. یاد تو همیشه برام آرومه ... جونم .. اگه تو نباشی واسه کی بخونم ؟؟ ... مهربونم ...
بزار باور کنم دستاتو دارم .. پس این فاصله تنهام نزارم .. بمون با من ... بمون با من ... نمی خوام واسه هرچی ندارم کم بیارم .. من از هرچی به جز تو بی نیازم .. نباش بی من تو ای سنگ صبورم . نمی تونم با این دنیا بسازم !!!! نباشی آُسمونم جنس سنگه .. شب و روز این دل دیوونه تنگه .. نزار با رفتنت دیوونه تر شم .. که دل عمری با عقلم بجنگه .. می خوام اشکم تو چشمای تو باشه .. همیشه قلب من جای تو باشه .. بمون با من توی این دیوونه حالی .. ************************************ HappY valentine Day To You …MY LOVE… I"m in the air with you … ((آهنگ وبلاگم مبارک)) سلام ... یک سلام طولانی بعد از یک مدت دوری ... سلامی گرم و صمیمی .. شاید خیلی ها منو فراموش کردن .. خیلی ها هم هنوز منو به یاد دارن .. ؟؟!!! اما بلاخره اومدم .. من اومددددددددددددددددددددم ... دوباره شروع می کنم .. آغاز کارمه ... می نویسم .. شعر می نویسم .. تا شاید یک دل مهربون اونو بخونه و خوشش بیاد .. پس این اولیش .... *************************************** حس می کنم هی بیشتر و بیشتر توی قلب من تو خونه کردی ... نمیفهمم آخه چرا .. زمونه با من چه کردی ؟؟ نمی دونم از کی بخونم میبینی با من چه کردی ؟؟ اگه کاغذت تمومه روی برگا بنویس .. اگه جوهری نمونده ... .......... روی قلبم بنویس ........ تنها تر از تنها می مونم ... بی تو من خسته ی خستم ...بی تو هم آغوش دردم .. تنها تر از تنها می مونم .. الهی نیاد یه روزی .. بی تو من زنده بمونم .... ای خدا اشک چشام .. آبرومو می بره .. همیشه یک گوشه ی دنج اتاق خونمه .. فرصت موندن ما توی این دنیا کمه .. هنوزم تو فکرت هستم .. مثل دیوونه نشستم .. زل زدم به قاب خالی .. دیگه بی تو من شکستم ... بارانم دوستت دارم ......تا آُسمان ************************************************ بهانه ی .. ترانه ی .. ساده ی عاشقانمی ........ برای زنده بودنم .. تو بهترین بهانمی .. تو مثل یک روز قشنگ آفتابی .. اومدی به آسمون قلبم بتابی .. اومدی از سرزمین آرزو .. نقره ای تر از شبای مهتابی.... تو مثل یک روز قشنگ آفتابی .. اومدی به آسمون قلبم بتابی .. بهانه ی .. ترانه ی ساده ی عاشقانمی .. برای زنده بودنم .. تو بهترین بهانمی .. اومدی تا ستاره های آسمون با نگاه ناز تو مال من بشن .. گلدونای اطلسیه باغ دلت ..مهمون خونه ی خیال من بشن .. اومدی با یک دنیا قصه ی قشنگ .. اومدی آغوشم واسه تو باز بشه .. اومدی تا واسه همیشه زندگی .. تو بهشت رویاهات رها بشه ... مگه میشه نباشی تو حریر خاطرم .. مگخ میشه نگزری از کنار پنجره ام .. مگه میشه بی هوات .. لحظه ا ی نفس کشید .. مگه میشه بی چشات ...مگه میشه بی چشات .. رنگ خوشبختی رو دید ...؟؟؟ بهانه ی .. ترانه ی ساده ی عاشقانمی .. برای زنده بودنم .. تو بهترین بهانمی .. موش کوچولوی من ... دوستت دارم ..... *********************************************** زهی عشق زهی عشق که ماراست خدایا .. چه نقض است و چه خوب است و چه زیباست خدایا ... زهی عشق زهی عشق که ماراست خدایا .. چه نقض است و چه خوب استو چه زیباست خدایا ... چه گرمیم چه گرمیم از این عشق چو خورشید ... چه پنهان و چه برهان و چه پیداست خدایا .. فتاده ایم فتاده ایم بدان سان که نقیضی است .. ندانیم ندانیم که چه غوغاست خدایا .. زهی عشق ....زهی عشق که ماراست .. خدایا .. چه نقش است چه نقش است بر این صحنه ی دلها ... غریب است غریب است ز بالاست خدایا ... ********************************************* قسم به عشقمون قسم .. همش برات دلواپسم.. قرار نبود اینجوری شه .. یکهو بشی همه ی کس ام .. راستی چی شد چه جوری شد .. اینجوری عاشقت شدم .. شاید میگم تقصیر توست تا کم شه از جرم خودم ... به ملاقات آمدم .. ببین که دل سپرده داری .. چگونه عمری از احساس عشق شدی فراری .. نگاهم کن دلم را عاشقانه هدیه کردم .. تو دریا باشو من جویباره عشقو در تو جاری . من از پروانه بودن ها .. من از دیوانه بودن ها .. من از بازی یک شعله ی سوزنده که آتش زده دز دامن پروانه نمیترسم . من از هیچ بودن ها . از عشق نداشتن ها .. از بی کسی و خلوت انسانها می ترسم .. .. راستی چی شد چه جوری شد .. اینجوری عاشقت شدم .. شاید میگم تقصیر توست تا کم شه از جرم خودم ... **************************************************** دوستای خوبم ... ممنونم که منو همراهی می کنید ...... اینم جمله ی پایانی من ........ فانوس من شکسته .... عمریه بغض سنگین ... راه گلومو بسته .... از شب به شب رسیدم ... از کوچه های بن بست ... ای آدمای سرخوش.... جایی برای من هست ؟؟ مواظب خودت باش ........به امید دیدارت .... :* :* :* :* :* :* سلامی به روشنایی شمع دلم .. که همچنان می سوزد و دم بر نمی آورد سلامی بعد از 2 ماه دوری .... سلام .. دلم گرفت از این روزا .. از این روزای بی نشون از اینهمه در به دری از گردش چرخ زمون دلم گرفت از آدما ... از آدمای مهربون از این مترسک های پست .. از هم دلای همزبون تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون آهای خدا ی عاشقا .. تویی فقط دلخوشیمون .. آره دلم خیلی پره .. از غمهای رنگا وارنگ .. از جمله ی دوستت دارم دروغ های خیلی قشنگ دلم گرفت از این روزا از آدمای مهربون .. از تو که با ما نبودی از اون خدای آسمون *********************************************** ماه و صحرا و ستاره .. اگه مهتابی نباشه .. پای چشمه کی می خنده .. اگه دست مهربون .. شاخه های گل نباشه .. دیگه بارون به تمنای زمین دل نمی بنده ... ****************************************************** و برای خانوم عزیزش می نویسم .. و بهشون تبریک میگم ... مهتاب زندگی اش.. نرو که با رفتنت قلب نازک ترانه اش می شکند با او بمان تا ابد .. بمان که خواستنت مایه ی شادی قلب مهربانش است دوستتون دارم .. ((بهار بی نشون )) ****************************************************** نذار باور کنم تنهای تنهایم **************************************************** فصل بارونی بیشه .. رنگ چشمات همیشه .. حس تازه بودن من .. بی نگاه تو نمیشه .... اگه دیروز اگه فردا .. اگه با هم ... اگه تنها .. با تو ام .. خود خوده تو .. اگه حتی توی رویا .. همیشه رد پات پیداست کنار رد پای من که در بسته ی قلبم باز با دستای تو وا شه .. تو مثل شبای مهتابی و بارونی ... وقتی که نباشی دلگیرم و میدونی .. حرفای دلم رو با اشک تو می گفتم ... بارون که می باره .. باز یاد تو می افتم .. از غم من و غم تو .. تب من و تب تو .. همه بی خبرن .. از دل من و دل تو .. شب من و شب تو .. همه بی خبرن .. فصل بارونی بیشه .. رنگ چشمات همیشه .. حس تازه بودن من .. بی نگاه تو نمیشه .... اگه دیروز اگه فردا .. اگه با هم ... اگه تنها .. با تو ام .. خود خوده تو .. اگه حتی توی رویا .. **************************************** نه میشه باورت کنم .. نه میشه از تو رد بشم نه میشه خوب من بشی .. نه میشه با تو بد بشم .. نه دل دارم که بشکنی .. نه جون دارم فدات کنم .. نه پای موندن منی .. نه میتونم رهات کنم .. نه میتونه توی خلوتش .. دلم صدا کنه تو رو .. نه می تونم بگم بمون .. نه میتونم بگم برو .. کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام .. قصمو از کجا بگم که پا نگیری توی صدام .. نه میشه باورت کنم .. نه میشه از تو رد بشم نه میشه خوب من بشی .. نه میشه با تو بد بشم .. نه دل دارم که بشکنی .. نه جون دارم فدات کنم .. نه پای موندن منی .. نه میتونم رهات کنم .. نمیشه با تو باشمو .. اسیر دست غم نشم ... فقط می خوام با خواستنت .. تا هستم از تو کم نشم *********************************************** اینها رو برای موشی عزیز نوشتم .. همیشه پاینده باشی .. ((( به یادم باش )) ((( خلاجت ))) ********************************************** آمدم شاید بدانی که هستم .. شاید بدانی که با بودن یک دوست دلتنگی های دنیا کم می شود ... دوستای عزیزم .. اومدم بعد از یک سکوت طولانی ... امیدوارم این پست کوتاه منو ببخشید و باز هم به من سر بزنید نمیدانم دیدار بعدی کی خواهد بود .. اما بدان قلبم چشم انتظار توست دوستتون دارم به امید دیدار بعدی سلام ... دوباره اومدم .. اما این بار متفاوت ... متفاوت تر از همیشه .. اومدم بگم از خستگی که حال آدمو خراب میکنه .. . کلمه ی عشق .. کلمه ی بی مفهومی که روی همه ی زبونا میاد .. اما بی معنی ... بی معنی تر از حرف کسی که بگه برای اولین بار دریا رو آبی دیده تا کی می خوای از عشق و عاشقیت بگی .. عشقایی که همیشه توش یک طرف بی وفایی می کنه . خسته نشدی ؟؟ حالت بهم نخورد از بس روی این موضوع تکراری تاکیید کردی ؟؟ ببخشید .. ببخشید که تند رفتم .. ولی خودمم خسته شدم ... آخه تا کی می خوای وانمود کنی عاشقی ؟؟ عاشق دلخسته .. حتما الان که دارین اینو می خونید میگین که خودشم اینجوریه خودشم همیشه از اینجور حرفا میزنه آره راست میگی . . خودمم خسته شدم از دست خودم ولی این تنهایی که عشقو از یاد آدم می بره . عشق که میدونی یعنی چی . علاقه ی شدید قلبی ... اما وقتی آدمو به نفرت بکشونه چه فایده داره ؟ با چشم بسته حر زدم و گفتم .. از عشق و تنهایی .. اما عشقو فعلا می زارم کنار و فقط ..... تنهایی ...... ********************************************************** باور نکن تنهایی ات را ... تا یک دل و یک درد داری ... تا در عبور از کوچه ی عشق ، بر دوش هم سر می گذاریم .. دل تاب تنهایی ندارد .. باور نکن تنهایی ات را .. هر جای این دنیا که باشی من با تو ام تنهای تنها .. من با تو ام هر جا که هستی .. حتی اگر با هم نباشیم .. حتی اگر یک لحظه یک روز .. با هم در این عالم نباشیم .. این خانه را بگذار و بگذر .. با من بیا تا کعبه ی دل .. باور نکن تنهایی ات را .. من با تو ام منزل به منزل .. ********************************************************* خدایا ... میدانی که به تو محتاجم ... مرا در خانه ات بپذیر .. ********************************************************* با من غریبگی نکن .. با من که درگیر تو ام چشماتو رو از من برندار .. من مات تصویر تو ام تو همینجایی همیشه .. با تو شب شکل یک رویاست آخرین نقطه ی دنیا .. در جهان من همین جاست ... تو همینجایی و هر روز ... من به تنهایی دچارم ... منو نزدیک خودم کن ... تا تو رو یادم بیارم... با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه .. هر شبه حافظه ی من پر از تصویر تو میشه ... با من غریبگی نکن .. با من که در گیر تو ام ... منو درگیر خودت کن .. خدایا ..... ****************************************************** ممنونم که حرفامو خوندید دوستای گلم .. امیدوارم همیشه و همه جا موفق و پاینده باشید توی این ماه مهمونی خدا ما رو فراموش نکنید ... *+*+*+* یا حق *+ *+*+* سلام .. سلام .... سلام ... سلامی به قشنگی لبهای تشنه ای که برای خدای خود تشنگی می کشد سلام دوستای گلم .. اول از همه ماه رمضان رو بهتون تبریک می گم .. امیدوارم که نمازها و روزه هاتون قبوله حق باشه .. و دلاتون همیشه شاد .. بعد می خواستم عذر خواهی کنم که مطلبام زیاد جالب نیست راستش یک مدتیه که نمیتونم بنویسم هم دست و دلم به نوشتن نمیره و نه وقت دارم اما خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده .. و خیلی دوستتون دارم چون تنهایی هام فقط اینجوری پر میشه بازم ممنونم که بهم سر می زنید ... ******************************************* به تو مدیونم همیشه .. مگه میشه بی تو باشم .. از شبی که روبرومه چجوری بی تو رها شم .. به تو مدیونم همیشه .. مثل شب به صبح فردا .. مثل موج سرده تنها .. به نگاه ناز دریا ... به تو مدیونم همیشه .. منه خسته منه بی روح مثل خاه سرد و تشنه به نوازشهای بارون .. به تو می رسم دوباره زیر رگبار ستاره .. وقتی بارون نگاهت روی حریر شب می باره .. اگه پایانی نباشی .. واسه بغض و خستگی هام .. چجوری برگردم از این جاده های بی سر انجام .. تو خدای عاشقایی به تو مدیونم همیشه ... وقتی اسمتو میارم .. نبض لحظه تازه میشه .. به تو مدیونم همیشه .. منه خسته منه بی روح مثل خاه سرد و تشنه به نوازشهای بارون .. به تو می رسم دوباره زیر رگبار ستاره .. وقتی بارون نگاهت روی حریر شب می باره .. به تو میرسم دوباره ... ****************************************** سردیه نگاهو بشکن ... فاصله سزای ما نیست ... تو بمون واسه همیشه این جدایی حقه ما نیست .. بدون تو آرزومه .. حتی واسه ی یک لحظه .. می میرم بی تو ... خوندن من یک بهانه است .. یک سرود عاشقانه است ... من برات ترانه می گم .. تا بدونی که باهاتم .. تو خود دلیل بودنم .. بی تو شب سحر نمیشه .. میمیرم بی تو .. من عشقتو به همه دنیا نمیدم .. حتی یادتو به کوه و دریا نمیدم ... با تو میمونم واسه همیشه .. اگه دنیا بخواد منو تو تنها بمونیم .. واست میمیرم جواب دنیا رو میدم با تو میمونم واسه همیشه .. خاطرات تو رو چه خوب چه بد هک می کنم .. توی تنهایی هام فقط به تو فکر می کنم .. با تو میمونم واسه همیشه .. اگه دنیا بخواد منو تو تنها بمونیم .. واست میمیرم جواب دنیا رو میدم... با تو میمونم واسه همیشه... ********************************************** خوب دوستای گلم ... خیلی ممنونم که این دو تا شعر رو خوندید .. راستش من این دو قطعه رو خیلی دوست داشتم برای همین براتون نوشتم .. این هم آخرین شعره امروز ... ********************************************* اولین حظور تو .. یک نگاه و یک لبخند .. یک شروع بی پایان تا نهایت سوگند .. اولین حظور تو .. پایان شب غم بود .. یلدای سکوتم رو لبهای تو می پیمود .. با اومدنت گم شد کابوس من تنها .. همپای دل من باش تا سپیده ی فردا .. این ترانه رو بشنو من غزل نمی دونم ... **************************************** خوب نازنینها .. ممنونم که وقتتون رو برای من گذاشتید .. امیدوارم لحظات شاد و بدونه غم توی این ماه قشنگ داشته باشید به امید دیدار دوبارتون ... ............. خدا حافظ ............. only for you ..... **** i am alone . come back *** دوباره شب شد ... منو تنهایی ... عزیز خوبم .. بگو کجایی ... دوباره شب شد ... دلم گرفته .. خاطره ی تو ... یادم نرفته ... من موندم با خطره هامون .. من موندم با چشمای گریون ... بی تو چه کنم ... من موندم با یک قلب داغون ... من موندم با دلی پریشون ... بی تو چه کنم ... بی تو چه کنم ... من موندم و شب با چشمای خیس .. توی خاطر من .. تو موندگاری .. دوباره برگرد ... راهی نداری .... من موندم با خطره هامون .. من موندم با چشمای گریون ... بی تو چه کنم ... من موندم با یک قلب داغون ... من موندم با دلی پریشون ... بی تو چه کنم ... بی تو چه کنم ... خدا را طلب کنید .. همانند عاشقی که معشوقش را می خواهد . همانند فقیری که نیازمند طلاست . یا غریقی که یک نفس را می طلبد * ********************************** سلام .. سلامی دوباره به قدر تنهایی به آرامش سکوتی که در آن غوطه ور شدم .. به قدر احساسی که روزی وجودم را فرا گرفته بود .. اما باز ...... باز آغاز قصه ی تنهایی ... باز سکوت و ناله و درد .. چه کم شدند مجنون هایی که برای لیلی شان می میرند .. اما لیلی قصه ی ما دوباره تنها شد .. چه خنده دار است قصه ی تنهایی و عشق ... عشق این واژه ی نا مفهوم زندگی ... آیا تو میدانی چرا غم ها آدمها را اینقدر از هم دور می کند ؟؟ چرا ؟؟ از دست روزگار .. روزگار مجنون را در آغوش خود گرفت و غرق در لطف خود کرد .. اما ......... لیلی چه شد ؟؟ ***************************************************************************** خوب دوستای نازنینم .. ببخشید با مطلب بالا وقتتون رو گرفتم .. یک خورده خیلی زیاد دلم گرفته بود و اگه نمی نوشتم اینها رو ... بگذریم .. امیدوارم از شعرای امروزم خوشتون بیاد .. همیشه شاد باشید .. ************************************************************************** ** آروم آروم .. آروم آروم .. عزیزم .. بیا ببین دارم میمیرم .. آروم آروم .. بگو قلبت با کسی نیست .. بگو یارت دیگری نیست .. بگو اشتباه می خونم .. بگو جز من دیگری نیست .. باورم نمیشه هرگز .. تو که بی وفا نبودی .!!!! می دونم دیگه دوسم نداری .. دیگه اسممو به خاطر نمییاری .. آروم آروم آروم آروم بیا ببین دارم می میرم ***************************************************************************** تن رود همهمه ی آب .. من پر از وسوسه ی خواب .. واسه رویای رسیدن .. منه بی حوصله بی تاب ... میونه باور و تردید .. میونه عشق و معما .. با تو هر نفس غنیمت .. با تو هر لحظه یک دنیا **************************************************************************ا این را نمیگویم تا فکر کنی به بیچارگی افتاده ام .. اما بدان هنوز ......... تو همانی .. بگذار آن باشم که با تو در کوهسار گام بر می دارد . بگذار آن باشم که با تو در گلزار گل می چیند . بگذار کسی باشم که احساس درونت را به او می گویی . بگذار کسی باشم که بی دغدغه با او سخن می گویی . بگذار کسی باشم که در غم به سوی او می آیی . بگذار کسی باشم که در شادی با او می خندی . بگذار کسی باشم که به او عشق می ورزی . ********************************************************* وقتی سر خط می نویسیم : زندگی نیم نگاهی هم به آخر خط داشته باشیم که کج نرویم ! زیرا زندگی یک بوم نقاشی است که در آن از پاک کن خبری نیست ! ********************************************************** وقتی گفتی عاشقم هستی .. به امروزت نگاه کردی ..؟؟ این نبود رسم عاشقی .. ************************************************************** دوستای خوبم .. امیدوارم هیچ وقت تنها نباشید .. و قایق زندگیتون روی دریای عشق باشه .. نه مثل من در دریای غم ... *************************************************************** اگر می دانستم این آخرین باری است که تو را می بینم و تو برای همیشه می خواهی بروی ... دعا میکرم که ای کاش نمیدیدمت .. اگر می دانستم این آخرین باری است که صدایت را می شنوم هر کلمه ات را ضبط می کردم تا هر روز به یادت باشم .. اگر می دانستم این آخرین باری است که تو را می بینم می توانستم یکی دو دقیقه ای وقت صرف کرده و به تو می گفتم .. دوستت دارم .. به جای اینکه فرض کنم تو حتما می دانی که دوستت دارم و هرگز فراموشت نمی کنم .. دوستت دارم های تو امید موندن میده امیدم رفت
با کی ام .. با توی عاشق پیشه ی سر به هوا ..
من اگر شادانم .. من اگر خندانم .. همه از بودن توست ...
اگه برات زحمتی نیست بر سر عهدمون بمون ..
عزیزم.... میدونم بی تو تنها می مونم ..
واسه تو میمونه یک آسمون ستاره ....
چی شد دوباره ؟؟؟ آروم نداری ؟؟؟
قاب عکسای خالی رو طاقچه رو من دونه دونه دونه دونه جمع کردم
بنویس نامه نویس .. از روز و حالم بنویس ..
این شعر کوچولو رو برای داداش روح الله عزیز ... که به مهتاب شبهاش رسیده
ای سوی چراغ زندگی ام .. نرو که با رفتنت خاموش می شوم ..
باشه باشه نمی گم . .. اما خودم خسته شدم از بس توی این پیله بودم و با چشم بسته
تو میدانی که دلتنگی های شبانه و گریه های از سر دلتنگی چه طعم تلخی دارد ؟؟
کاش مجنون میدانست که لیلی تنها شد ..
لیلی خود را نباخت .. هر روز به انتظار کسی که روزی جان خود را برایش می بخشید ماند ..
حالا که در دریای عشق قدم گزاردم مرا بدون قایق رها کردی !
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |