بايد ايستاد و فرود آمد

در آستان دري که کوبه ندارد

چرا که اگر به گاه آمده باشي

دربان به انتظار توست

و آگر بيگاه

به در کوفتن پاسخي نمي آيد

پس همان به که

فروتن باشي...

آه ... آري... اين منم .... اما چه سود

«او» كه در من بود، ديگر، نيست، نيست

مي خروشم زير لب ديوانه وار

او كه در من بود، آخر كيست، كيست؟

سلام دوست خوبم خيلي عالي بود خخخخخخخخخخخخخييييييييييييييييييلللللللللللللللييييييييييييييي

به وب من هم بياين خوشحال ميشم

salam

webet kheyli zibast

be manam sar bezan

bye