سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*+* شیرین بی فرهاد *+*

 

خدا را طلب کنید ..

همانند عاشقی که معشوقش را می خواهد .

همانند فقیری که نیازمند طلاست .

یا غریقی که یک نفس را می طلبد *

**********************************

سلام ..

سلامی دوباره به قدر تنهایی

به آرامش سکوتی که در آن غوطه ور شدم ..

به قدر احساسی که روزی وجودم را فرا گرفته بود ..

اما باز ......

باز آغاز قصه ی تنهایی ...

باز سکوت و ناله و درد ..

چه کم شدند مجنون هایی  که برای لیلی شان  می میرند ..

اما لیلی قصه ی ما دوباره تنها شد ..

چه خنده دار است قصه ی تنهایی و عشق ...

عشق این واژه ی نا مفهوم زندگی ...

آیا تو میدانی چرا غم ها آدمها را اینقدر از هم دور می کند ؟؟
تو میدانی که دلتنگی های شبانه و گریه های از سر دلتنگی چه طعم تلخی دارد ؟؟
کاش مجنون میدانست که لیلی تنها شد ..

چرا ؟؟ از دست روزگار ..

روزگار مجنون را در آغوش خود گرفت و غرق در لطف خود کرد ..

اما ......... لیلی چه شد ؟؟
لیلی خود را نباخت .. هر روز به انتظار کسی که روزی جان خود را برایش می بخشید ماند ..

*****************************************************************************

خوب دوستای نازنینم .. ببخشید با مطلب بالا وقتتون رو گرفتم .. :4u

یک خورده خیلی زیاد دلم گرفته بود و اگه نمی نوشتم اینها رو ...

بگذریم ..  امیدوارم از شعرای امروزم خوشتون بیاد ..

همیشه شاد باشید ..

**************************************************************************

** آروم آروم .. آروم آروم ..

عزیزم .. بیا ببین دارم میمیرم .. آروم آروم ..

بگو قلبت با کسی نیست ..

بگو یارت دیگری نیست ..

بگو اشتباه می خونم ..

بگو جز من دیگری نیست ..

باورم نمیشه هرگز .. تو که بی وفا نبودی .!!!!

می دونم دیگه دوسم نداری ..

دیگه اسممو به خاطر نمییاری ..

آروم آروم آروم آروم  بیا ببین دارم می میرم

*****************************************************************************

تن رود همهمه ی آب ..

من پر از وسوسه ی خواب .. واسه رویای رسیدن .. منه بی حوصله بی تاب ...

میونه باور و تردید .. میونه عشق و معما ..

با تو هر نفس غنیمت .. با تو هر لحظه یک دنیا

**************************************************************************ا

این را نمیگویم تا فکر کنی  به بیچارگی افتاده ام ..

اما بدان هنوز ......... تو همانی ..

بگذار آن باشم که با تو در کوهسار  گام بر می دارد .

بگذار آن باشم که با تو در گلزار گل می چیند .

بگذار کسی باشم که احساس درونت را به او می گویی .

بگذار کسی باشم که بی دغدغه با او سخن می گویی .

بگذار کسی باشم که در غم به سوی او می آیی .

بگذار کسی باشم که در شادی با او می خندی .

بگذار کسی باشم که به او عشق می ورزی .

*********************************************************

وقتی سر خط می نویسیم : زندگی

نیم نگاهی هم به آخر خط داشته باشیم که کج نرویم !

زیرا زندگی یک بوم نقاشی است که در آن از پاک کن خبری نیست !

**********************************************************

وقتی گفتی عاشقم هستی .. به امروزت نگاه کردی ..؟؟
حالا که در دریای عشق قدم گزاردم مرا بدون قایق رها کردی !

این نبود رسم عاشقی ..

**************************************************************

دوستای خوبم .. امیدوارم هیچ وقت تنها نباشید ..:4u

و قایق زندگیتون روی دریای عشق باشه ..

نه مثل من در دریای غم ...

***************************************************************

اگر می دانستم این آخرین باری است که تو را می بینم و تو برای همیشه

می خواهی بروی ... دعا میکرم که ای کاش نمیدیدمت ..

اگر می دانستم این آخرین باری است که صدایت را می شنوم

هر کلمه ات را ضبط می کردم تا هر روز به یادت باشم ..

اگر می دانستم این آخرین باری است که تو را می بینم

می توانستم یکی دو دقیقه ای وقت صرف کرده و به تو می گفتم ..

دوستت دارم ..:gol

به جای اینکه فرض کنم تو حتما می دانی که دوستت دارم

و هرگز فراموشت نمی کنم ..

دوستت دارم های تو امید موندن میده   :(

امیدم رفت  :cry


نوشته شده در پنج شنبه 86/5/11ساعت 2:4 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ