سلام عزيز دلم ، خيلي وقته دنبال اينم كه ببينم عشق چيه ؟ اصلا واقعي هست ؟ به يه چيزايي هم رسيدم اما هنوز نتونستم عشق رو كامل بشناسم ، حرفايي كه زدي كاملاواضحه كه از ته دلت بود ، پاك و بي ريا ، من وفاداري و معرفت رو تو حرفات ديدم ، آره تو واقعا عاشقي و اميدوارم عاشق بموني ، نگفتي چرا بينتون فاصله افتاد ؟ بي معرفتي اون بود يا جبرروزگار ، من فقط متنفرم از مردايي كه آدم رو به خاطر خودشون و هوسشون دوست داشته باشند ، اگه مي دوني اين جدايي تقصير اون نبود اگه مي دوني اونم مثل تو به اندازه ي تو بهت وفاداره ، پس مبادا به عشقت پشت پا بزني ، ولي اگر اينطور نيست اگر اون قصور و كوتاهي كرده ، نه كه بگم بي خيال عاشقي شو نه ؟ ولي دنبال يه معشوق لايق بگرد حتي اگه تا آخر عمر هم پيداش نكني ، توقعت رو بالا ببر ، اون قدر بالا كه تصور چينن معشوقي تو رو بالا بكشونه و بيرون بياره از غم و غصه . از دلتنگي ، به خدا يكي هست ، هست يكي كه ارزش دوست داشتن داشته باشه ، مطمئنم خدا براي هر دلي يكي رو كنار گذاشته ، عجله نكن تو پيدا كردنش بالاخره پيدا ميشه ، فقط راه هوس رو ببند تا با احساساتت قاطي نشه ، و اجازه نده كسي تو رو به خاطر ظاهرت و هوسش بخواد ، راستي به ياد بيار پيامبر نور و رحمت محمد (ص ) رو كه همسرش حضرت خديجه رو كه بيست سال هم از خودش بزرگتر بود عاشقانه دوست داشت و تا اون زنده بود همسر ديگه اي نگرفت ، همه ي زنهاش رو بعد از حضرت خديجه گرفت مي گن حضرت خديجه هم وصيت كرده بوده كه اونجايي كه براي اولين بار پيامبر رو ديده بود و عاشقش شده بود دفنش كنند . حضرت علي هم عاشقانه حضرت زهرا رو دوست داشت و تا حضرت زنده بود با كس ديگه اي ازدواج نكرد . راستي عسي ان تكرهوا شيئا خير لكم ( چه بسا شما چيزي را بد بدانيد ولي خير شما در آن باشد ) آره شايد خيري هست تو اين اتفاق ، شايد اين ناكامي وسيله ايه كه تو به يه چيز بزرگتر برسي . يا حق