سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*+* شیرین بی فرهاد *+*

سلام … سلام مهربونا …….

امتحانا تموم شدن .. اما من دلم گرفته …

دوباره تنهایی …… دلم برای دوستام تنگ میشه ….

 

از این به بعد قووووول میدم که زود به زود بیام … دلم براتون تنگ شده بود قده یک نقطه

**********************************************

لحظه احظه گذر عمر…  مثل اینه که تو میری

دونه دونه خاطراتم …  تو میخای ازم بگیری ..

نگو مثل بار اول ….  دستمو دوباره خوندی …

بین موندن یا نموندن .. تو سر دو راهی موندی ..

نگو خیسی چشاتو به کسی نشون نمیدی ..

حیف عمری که تلف شد پای عشقی که ندیدی ..

توی گوشه ی اتاقم یه سبد گل شکسته ..

عطر دستای لطیفت یه روزی روشون نشسته ..

فکر اشکامو نکن .. چشمام هم عادت می کنن …

آسمون به چشم خیسم داره حسادت میکنه ..

**********************************************

 

راستی من آخر نفهمیدم شما از اینکه غمگین مینویسم راضی هستید یا نه ..!!!

دوست دارم نظرای قشنگتونو بدونم .. دوستای عزیزم ..

امروز تازه امتحانام تموم شده مطلب جور نکردم همینجوری فلبداههههه

 

**********************************************

 

امروز حس غریبی دارم

حسی که با هیچ چیز عوض نخواهم کرد

حسی که تنها در ناز نگاه تو وصف می شود ..

آه که دلتنگ دیدت ، دلتنگ آن لبخند افسونگر تو سینه ی دل سوخته ی من

بدان بدون تو غم و اندوه دوباره در تک تک ثانیه های زندگی من تولد دیگری خواهند داشت .

 

کاشکی فقط یه روز بیاد واسه یک لحظه دیدنت ..

منتظرن چشمای من منتظر رسیدنت

وقتی تو بودی آسمون برام پر از ستاره بود

اومدنت برای من یک فرصت دوباره بود

رفتی نمی دونم چرا

دادی منو به بی کسی

هیچکی مثل من نمیشه یک روز به حرفم میرسی

یک روز میشه دل خودت بشه گرفتار کسی

هیچکی مثل من نمیشه یک روز به حرفم میرسی

**********************************************

زندگی چیست ؟؟

سراب است و خیال

یا که نقش است افتاده بر آب

یا که جان کندن تدریجی مرگ

چه بگویم حباب است ، حباب

**********************************************

وهم

جهان آلوده ی خواب است
فرو بسته است وحشت در به روی هر تپش
 ‚ هر بانگ
چنان که من به روی خویش
 در این خلوت که نقش دلپذیرش نیست
 و دیوارش فرو میخواندم در گوش
میان این همه انگار
چه پنهان رنگ ها دارد فریب زیست
شب از وحشت گرانبار است
 جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار
 چه دیگر طرح می ریزد فریب زیست
 در این خلوت که حیرت نقش دیوار است ؟
 

 ****************************

 

غمی غمنک

شب سردی است و من افسرده
راه دوری است و پایی خسته
تیرگی هست و چراغی مرده
 می کنم تنها از جاده عبور
 دور ماندند ز من آدمها
سایه ای از سر دیوار گذشت
غمی افزود مرا بر غم ها
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا به دل من
قصه ها ساز کند پنهانی
نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر سحر نزدیک است
هر دم این بانگ برآرم از دل
وای این شب چه قدر تاریک است
 خنده ای کو که به دل انگیزم ؟
قطره ای کو که به دریا ریزم ؟
صخره ای کو که بدان آویزم ؟
مثل این است که شب نمنک است
دیگران را هم غم هست به دل
غم من لیک غمی غمنک است

****************************

سپیده

 در دور دست
قویی پریده بی گاه از خواب
شوید غبار نیل ز بال و پر سپید
لبهای جویبار
لبریز موج زمزمه در بستر سپید
در هم دویده سایه و روشن
لغزان میان خرمن دوده
شبتاب می فروزد در آذر سپید
همپای رقص نازک نی زار
مرداب می گشاید چشم تر سپید
خطی ز نور روی سیاهی است
گویی بر آبنوس درخشد زر سپید
دیوار سایه ها شده ویران
دست نگاه درافق دور
کاخی بلند ساخته با مرمر سپید


*************************** 

رو به غروب

ریخته سرخ غروب
 جا به جا بر سر سنگ
کوه خاموش است
می خروشد رود
 مانده در دامن دشت
خرمنی رنگ کبود
 سایه آمیخته با سایه
سنگ با سنگ گرفته پیوند
روز فرسوده به ره می گذرد
جلوه گر آمده در چشمانش
نقش اندوه پی یک لبخند
جغد بر کنگره ها می خواند
لاشخورها سنگین
از هوا تک تک ایند فرود
 لاشه ای مانده به دشت
کنده منقار ز جا چشمانش
زیر پیشانی او
مانده دو گود کبود
 تیرگی می اید
 دشت می گیرد آرام
قصه رنگی روز
می رود رو به تمام
شاخه ها پژمرده است
سنگها افسرده است
رود می نالد
جغد می خواند
غم بیامیخته با رنگ غروب
می ترواد ز لبم قصه سرد
 دلم افسرده در این تنگ غروب

***************************

دوستای گلم... مهربونا امیدوارم از این شعرا خوشتون اومده باشه ..

این قطعه ی آخر رو من خیلی دوست دارم

امیدوارم خوشتون بیاد

موفق باشید

دوستتون دارم

برای پایان هم خودم مینویسم

ای  تنهایی آخر تو را می شکنم

آخر بر دیوارهای سرد تو تیشه میزنم

تیشه ای از عشق

با گرمای محبتم قلب سنگ تو را آب میکنم

ای تنهایی بدان روزی میرسد که دست در دست محبت تو را نیز به جبه ی خود می آورم

دوستتون دارم دوستای گلم

خداحافظ و موفق باشید

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 86/3/29ساعت 5:3 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلام به همه عزیزان

خوشحالم از این که بهار جون منو اینوایت کرد تا با شما باشم

امروز اتفاق بدی برای منو بهار افتاد که حسابی حالمون گرفته شد

آخه امتحان برنامه سازی داشتیم ... .

خیلی سخت بود ...و من برای اولین بار طعم خوش تجدیدو چشیدم

خلاصه که من و بهار خیلی امروز کلی هیجان زده ایم ...

 

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 86/3/29ساعت 4:34 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلام .. سلام بر تنهایی ..

سلام بر خدا ..

سلام بر فرشته های سفید ..

سلام بر آسمان کبود ..

سلام بر دوستی و محبت ...

سلام به همه ی....***  مهربونا *** ....

این پست را برای خداحافظی برای تمام عزیزانم  و  خانواده ی عزیزم که ازشون دورم

((  از ته دل برای مادربزرگ عزیزم دعا می کنم )) و برای تمام بیمار ها

*****************************

(( می نویسم ، می نویسم از تو ....

تا تن کاغذ من جا دارد ....

با تو از حادثه ها خواهم گفت ...

گریه ، این گریه اگر بگذارد ..))

*****************************

من خودم عاشق بارونم ... عاشق قطره های پاک و زلال آب

این قطعه رو تقدیم می کنم به همه ی کسایی که حتی توی خواب فراموششون نمی کنم ..

******************************

وای باران ، باران ،

شیشه ی پنجره را باران شست ...

از دل من اما ، چه کسی نقش تو را خواهد شست ...؟

آسمان سربی رنگ..

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ ...

می پرد مرغ نگاهم تا دور ...

وای باران باران .....

پر مرغان نگاهم را شست ..

خواب رویای فراموشی هاست ..

خواب را دریابیم ..

که در آن دولت خاموشی هاست ..

من شکوفایی گلهای امیدم را در رویا می بینم ..

و ندایی که به من می گوید ..

گرچه شب تاریک است ..

دل قوی دار ، سحر نزدیک است ..

*********************************

زندگی در چشم من شبهای بی مهتاب را ماند

شعر من ، نیلوفر پژمرده در مرداب را ماند

ابر بی باران اندوهم ، خار خشک سینه ی کوهم

سالها رفته است کز هر آرزو خالی است آغوشم

نغمه پرداز جمال و عشق بودم آه

حالیا خاموش خاموشم

یاد از خاطر فراموشم

روز چون گل می شکوفد بر فراز کوه

عصر پرپر می شود زین نو شکفته در سکوت دشت

روزها این گونه پرپر گشت

لحظه های بی شکیب عمر..

چون پرستوهای بی آرام در پرواز

رهروان را چشم حسرت بار

اینک اینجا شعر و ساز و باده آماده است

من، که جام هستی ام از اشک لبریز است

می پرسم

(( در پناه باد باید رنج دوران را زندگی خاطر برد ،

با فریب شعر باید زندگی را رنگ دیگر داد ،

در نوای ساز باید ناله های روح را گم کرد ))

ناله ی من می تراود از در و دیوار

آسمان اما .. سراپا گوش و خاموش است

اما من ..

مچنان در ظلمت شبهای بی مهتاب ..

همچنان پژمرده در پهنای این مرداب..

همچنان لبریز از اندوه می پرسم ..:

(( جام اگر بشکست ..

ساز اگر بگسست ...

شعر اگر دیگر به دل ننشست ؟؟ ))

********************************

من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که می بینم بد آهنگ است ..

*********************************

چون عمر به سر رسد چه بغداد . چه بلخ ..

پیمانه چو پر شود چه شیرین و چه تلخ ..

خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی ...

از سلخ به غره اید از غره به سلخ ..

*******************************

خوب دوستای عزیزم .. امیدوارم تا اینجا از پست های من راضی بوده باشید ..

توی این مدت که نیستم خیلی خوشحال می شم که بیایید و نظر هاتون را راجع به پست های دیگه بگید ..

و برام بنویسید که چی دوست دارید و از سبک من راضی هستید یا نه

همیشه موفق و پیروز باشید و سلامت ..

خدا همراهتان

*** خدا نگهدار ****

 

 

 


نوشته شده در دوشنبه 86/2/17ساعت 7:9 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلام ..

سلامی با تجلی عشق ...

سلامی به گرمی ظهرهای تابستان ..

سلامی که مرا به آسمان ببرد .. و تو را ببینم .. ای فرشته ی من .

 

به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد ..

به جویبار که در من جاری بود ..

به ابرها که فکر هر روزم بود ..

به طبیعت که رویای من بود ..

به باران که که وجودم بود ..

سلامی دوباره خواهم داد ..

 

حالتون خوبه دوستای عزیزم ..

این روزا از دست درسها و کلاس ها کلافه شدم ..

فقط تنها سرگرمی من نوشتن ..

نوشتن برای شما .. *** مهربونا ***...

 

امیدوارم از این پست خوشتون بیاد ...

 اگه بده منو ببخشید ... J

*******************************************
هدیه .....

من از نهایت شب حرف می زنم ..

من از نهایت تاریکی ..

و از نهایت شب حرف می زنم ..

اگر به خانه ی من آمدی ..

برای من ای مهربان چراغ بیار ..

و یک دریچه که از آن به انوحام کوچه خوشبخت بنگرم  ..

******************************************

وهم سبز ...

تمام روز در آینه گریه می کردم ..

بهار پنجره ام را ..

به وهم سبز درختان سپرده است ..

*****************************************

 

ای یار .. ای یگانه ترین یار ..

چه ابرهای سیاهی در انتظار روز میهمانی خورشیدند ؟؟

انگار در مسیری از تجسم پرواز بود که یکروز آن پرنده  نمایان شد

در کوچه باران می آید ..

این ابتدای ویرانی است ..

ستاره های مقوایی عزیز ..

وقتی در آسمان دروغ وزیدن می کرد

ما مثل مرده های هزاران هزار ساله به هم می رسیم و آنگاه

آفتاب بر ما نظاره خواهد کرد ..

****************************************

 

زندگی اجبار است مرگ اخطار است دوستی فقط یکبار است اما جدایی بسیار است

 

******************************************************

حس که پیدا شد عشق باریدن گرفت، هیچ میدانی رمز عاشق بودن هرکس فقط این است:

 ساده بودن، ساده دیدن، و ساده پذیرفتن...پس ساده میگویم، ساده...دوستت دارم

 

******************************************************

 

زندگی داشتن دوست داشتنی ها نیست،دوست داشتن داشتنی هاست

 

****************************************************

 

دوستای عزیزم .. مهربونا . میدونم که این پستم خیلی بد بود L

 ولی بهتون قول میدم جبران کنم ،،

****************************************

دو سه روزه که دلم بدجوری هواتو کرده ...

باز دوباره هوس  گرمی نگاتو کرده .....

چند شبه باز دوباره تو به خوابم نمی یای...

تو سراغ این دل خونه خرابم نمی یای ....

***************************************
سپیده بودی واسه من ..

واسه شب و ستاره هام ..

رفتی ولی موندی هنوز توی یادمو خاطره هام ...

هنوز توی اتاق من عطر تو رو حس میشه کرد ..

جای خالی تو و منم همه وجودم شده درد ..

نمی دونم چرا دلت از دل من جدا شده ..

رفتی و کار هر شبم ... گریه ی بی صدا شده

***************************************

دوستای عزیزم .. تا پست بعدی خدا نگهدارتون

 

 

 امیدوارم خدا تمام تنهایی ها رو از بین ببره

و هیچ کس تنها و غمگین نباشه ..

 

                                                  manam koche garde tanha....


نوشته شده در پنج شنبه 86/2/13ساعت 4:38 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

چشمانمان را بر گذر قاصدکها باز کنیم که زمان ساز سفر می زند..

. دست به دست هم دهیم دلهایمان را یکی کنیم بی هیچ پاداشی حراج محبت کنیم باور کنیم...

 که همه خاطره ایم... دیر یا زود همه رهگذر قافله ایم

 

توی تمومه خاطراتم
تو فقط موندنی هستی
توی تموم این ترانه تو فقط خوندنی هستی
...........................
صورت خیال عاشق
توی نگاهه شرجی توست
دلشو به ابرا میده ...
که به خاطرت بباره
..............

**************************************************

چرا اینو هیچکی به من نگفتش،،،،،،،،،  ستاره ها از آسمون می افتن ؟؟؟؟

دلم واسه افتادنش ، می گیره ، خدا نذار بیفته و بمیره ..........

ستاره ی من ، منو صدا کن از غم عشقت ، منو رها کن ، ستاره ی من بمون همیشه

........... بی تو دل من آروم نمی شه.........

ستاره ای که توی آسمونه ، کاشکی هزار سا لبالای  سرم بمونه

از پنجره وقتی اونو می بینم ، تا به سحر می خوام بیدار بشینم

ستاره ی من ، منو صدا کن از غم عشقت ، منو رها کن ، ستاره ی من بمون همیشه

........... بی تو دل من آروم نمی شه.........

****************************************************

قهر نکن ، ناراحت نشو ، غصه نخور ، مگه من مُردَم ؟

عذا   نگیر ، دنیا ارزش عذا  داری نداره ، معذرت نخواه ، اشتباهی نداری

اگه تو هم مثل من ، قدم اول را اشتباه برداشتی ، اشکال نداره،  بلاخره جبران می کنی

****************************************************

دوسم داری؟؟؟؟؟ پس نظر یادت نره .........

جووووووووووووووووووووون ................... حالت خوبه عزیزم ؟؟؟؟؟؟

سرما خوردم ............... انشا الله شما عزیزای من مریض نشید ...........

**************************************************

 

 

 

 

 


نوشته شده در پنج شنبه 85/7/20ساعت 3:13 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

دلم می خواهد به جایی سفر کنم ............. که پر   از   سکوت   است.

 

به مکانی سرد و به جایی که گم شود ....... نام و نشانی ام ...............

 

***********************************************************

 

اگر از من بپرسند عشق چیست ؟؟؟؟

 

خواهم گفت : کاروانی از حسرت است ...............

 

که ساروان آن غم را کالای اندوه را با خود به شهر آرزوها می برد

 

************************************************************

 

دو سه روزه که دلم بد جوری هواتو کرده

 

باز دوباره هوس گرمی نگاتو کرده

 

چند شبه که باز دوباره تو به خوابم نمی یای

 

تو سراغ این دل خونه خرابم نمی یای

 

**********************************************************

 

کاشکی فقط یک روز بیاد ....... واسه یک لحظه دیدنت

 

منتظرن چشمای من منتظر رسیدنت

 

وقتی تو بودی آسمون ................واسم پر ستاره بود

 

اومدنت برای من یک فرصت دوباره بود

 

رفتی نمیدونم چرا ؟؟؟

 

دادی منو به بی کسی

 

هنوز توی اتاق من ............. بوی عطر تو رو حس میشه کرد

 

حالا دیگه ترانه هام .... ترانه ی بی کسیه

 

هیچکی مثل من نمی شه ...... یک روز به حرفم می رسی !!!!!!!!

 

******************************************************

 

جمیل خانم خوبی .................. ما رو هم آدم حساب کن .........

 

نظر بده برام

 


نوشته شده در چهارشنبه 85/7/19ساعت 2:8 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلام ............. بچه جون ها آخه لااقل یک نظر بدید ........... دلم خوش بشه

آخه هیچکی منو دوست نداره ........

اشکال نداره................ ولی نظر بدید ها !!!!!!!!!!!!!     

  این گلها هم برای شما ........  تولد تولد تولدت مبارک .............

                          


نوشته شده در سه شنبه 85/7/18ساعت 3:13 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

نه دیگه واقعا ایندفه شادش می کنم .................

 

دل دله دیوونه ی منه................... عشقت تو سینه ی منه ................ دنیا تو دستای منه ..... وقتی نگات ماله منه .........

 

دنیا تو دستای منه ................. قرارمون   تو   بارون .......... دو باره   دیدنمون ، گرفتن  دستای تو    و  دوستت دارم های منه.............

 

دل دله دیوونه ی منه................... عشقت تو سینه ی منه ................ دنیا تو دستای منه ..... وقتی نگات ماله منه .........

 

دنیا  تو  دستای  منه................. می خام برات    بمیرم  با من  بمون  عزیزم................ دل دله دیوونه ی منه.........

.......... عشقت تو سینه ی منه ................ دنیا تو دستای منه ..... وقتی نگات ماله منه .........

 

 

فراری فراری  دختر فراری برگرد خونه امروز   هنوز  فرصت داری....................

 

 فراری فراری   دختر فراری  یک روزی می فهمی که در اشتباهی.......................

 

فراری فراری  دختر فراری برگرد خونه امروز   هنوز  فرصت داری  ....................          

   

   فراری فراری   دختر فراری  تقصیر خودت نیست آزادی نداری...................

 

 

 

این چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟   نمی دونم .............. حالا اینم باشه درس اخلاقی  .................. فرار نکنی یک وقت ها !!!!!!!! 

*           

*     

*        بروبچز نظر یادتون نره تو رو خدا

 

ابروهاتو بالا بالا ننداز یک نگاه تو چشمای ما بنداز ..............  واسه این عاشق زار و خسته ات ابرو ها تو بالا بالا ننداز ..........

 

بیا بیا  بیا   بیا یارم.............می دونی که تو رو تو رو تو رو کم دارم ........... اگه روزی بری بری بری از  پیشم .........

 

چیکه چیکه چیکه  چیکه چیکه  آب می شم................... نرو نرو نرو   از کنارم   ، مث مث مث مث آسمون می بارم

 


نوشته شده در چهارشنبه 85/7/12ساعت 5:22 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

حالا از  نا امیدی میام بیرون   و   از  محبت می گم ................ قبول؟؟؟؟؟؟

 

می میرم برات......................

 

نمی دونستی می میرم ، بی تو ، بدون چشات .............. رفتی از کنارم .........  نمی دونستی که دلم  بسته به سازه  صدات.......

 

آرزومه  که می دونستی  ، که من می میرم برات ................. می میرم برات .......می میرم..................

 

عاشقم هنوز ................ نمی خواستی که بمونی و بسوزی به سازه دلم ...... گفتی من می رم نمی خواستی بری تا فرداها ........ گل خوشگلم !!!

 

برو راهی نیست تا فرداها از آب و گلم ........ گل خوشگلم*********

 

سفرت به خیر .................. اگه می ری از اینجا تک و تنها .......تا یک  شهر دور ...... برو که رفتن بدون ما می رسه به یه دنیا نور......

 

به یه دنیا نور.................می میرم برات.......... برو گر شکستی  ز  من  می تونی دوباره بساز .........

 

دوباره بساز از دلی شکسته ، نا امید و خسته تو باز غرور ............ تو باز هم غرور ........... می میرم ..........

 

نمی خام بیای ....... نمی خام میونه تاریکی من تو حروم بشی ........... نمی خوام ازت ........ نمی خوام مثل یک شمع بسوزی برام تا تموم بشی ...

 

برو  تا بزرگی ، می خوام  که  فقط  آرزوم بشی............. آرزوم بشی ............... عاشقم هنوز ........... می میرم برات ....

 

 

نمی دونستی می میرم ، بی تو ، بدون چشات .............. رفتی از کنارم .........  نمی دونستی که دلم  بسته به سازه  صدات.......

 

آرزومه  که می دونستی  ، که من می میرم برات ................. می میرم برات .......می میرم..................

 

 

ببخشید انگار بازم غم انگیز شد !!!!!!!!

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 85/7/11ساعت 10:16 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

آهای دردونه ی عاشق کش  بی دین و ایمون ............... چه بد تا می کنی  با این دل من .........

 

آهای گیسو کمندم ............  یار  بالا بلندم ............. خدای سحر و جادو .......... می خواهم  عهدی بندم

 

چقدر چشم انتظاری ؟؟ ......... چه پاییز و بهاری؟ ؟؟ ........ به من سر در گریبون می گی طاقت نداری ...

 

خلاصم کن از این عشق بگو دوستم نداری ................به زنجیرم  بکش   اما نشو از من فراری ..

 

چه روز و روزگاری سر کارم می ذاری ؟؟؟؟ ………… خلاصم  کن از این عشق بگو دوستم نداری

 

 

 

من نمی  خواهم دیگه تو رو آخر شکستی قلب من . ……. گفتی همیشه می مونی …. اما شدی دور از من …

 

به من نگو دوست نداری دیگه برات گل بیارم ………. به من نگو دوست نداری دیگه برات گریه کنم ……..

 

 

برو اینو   خودم بهت می گم ……….. قلبمو شکستی …..(…)

 

مگه من  از  تو چی خواستم آرزو ........ که باشی برای من سنگ صبور .............. که برات  خواستنی باشم

 

همیشه ........ با تو باشم بی تو بودن ،  نمی شه ........... یادته نم نم   بارون  تو خیابون، یادته ؟؟؟؟؟؟؟؟

 

یادته غروب دلگیر زیر بارون ، یادته ؟؟؟؟        بی تو بودن لحظه ی مرگ منه ........ مرگ من لحظه ی بی تو بودنه

 

یادته؟؟؟؟؟؟؟

 

 

برو برو   ، برو از یاد من برو ....  برو برو ، برو از پیش من برو ............ برو برو ، برو من نمی خام دیگه تو رو....

 

برو برو ...............برو  دوست ندارم  دیگه تو رو ........ برو  برو  ، برو قسم نمی خورم تو رو ...............

 

برو برو ، برو نفرین نمی کنم تو رو ........... برو برو ، برو  گریه نکن  واسم  برو ..........

 

برو برو برو دلمو شکستی برو ............ دلت  نسوزه برو ............. برو   تنهام بذار برو ....... گفتی که سیر شدی

 

از من همون بهتر بذاز برو ........ گفتی که عاشق نبودی ............ همون بهتر عاشق نشدی ........

 

کاری کردی که دلم نمی خواهد ببره اسم تو رو ......... اگه منو دوست نداری ....... چرا سر به سرم می ذاری ؟؟؟

 

اگه عاشقم نبودی ، چرا   پا روی قلبم می ذاری ؟؟؟؟    دلت  نسوزه برو ............. برو   تنهام بذار برو ... برو 

 

 

                       

 

سوختم و ساختم به پات ،  همه هستی مو  دادم  برات  ، حتی   نموندی  برام ......... تا که منم بمیرم  برات ..

 

خسته ام و خسته ام از تو، من که دلمو نبستم  به تو ......... خودت می خواستی  بری  ...... همون  بهتر  بذار  برو .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 85/7/11ساعت 10:15 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

   1   2      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ