سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*+* شیرین بی فرهاد *+*

سلامی به گرمی عشق ، به سوزندگی ، خورشید ، به مهربانی تو

 

با یک قلب مچاله ، با یک شاخه گل لاله ،

 می نویسم از این غم زدگی ، شادی محاله

چشات زندگی سازه ، دل دیوونه و آواره ی من غرق نیازه

دلم تنگ هواته ، خاطر خوای چشاته

مثل سایه که هر جا بری ، اونم باهاته

بخوای نخوای می خوامت ،

با آهنگ کلامت

دل عاشق من بدجوری افتاده توی دامت

تو عطر خوش سیبی

قشنگی و نجیبی

می دونم مثل من تو هم توی این دنیا غریبی

دلت یاس پر احساسه ، گلم ، بی برو برگرد

تورو جون همین ترانه باز به خونه برگرد

به این عاشق شبگرد ، بیا برات می خوام بخونم از این شب آخر

تویی هم نفس من ، تو بشکن قفس من

تویی عشق من و جون من

چشات زندگی بخشه ، مثل ماه می درخشه

دلم بهت دچاره ، تویی ماه و ستاره

برام زندگی با مرگ بی تو هیچ فرقی نداره

بی تو خنده حرومه ، بی تو کارم تمومه

بی تو عشق چیه ، معشوق کیه ، عاشقی کدومه ؟

توی سرمای خیابون ، من و تو زیر بارون

بیا داد بزنیم قصه فقط ، لیلی و مجنون

 

اگه تلخه باختن ما ، توی یک مشت نگاه و تصویر

زدن گلای عشقو ، بذارید به دست تقدیر

اگه چشمای من و تو ، اشک شادی رو ندارن

دلامون برای بردن ، گل آرزو می کارن

دنیا شد ستاره بارون ، با یه لبخند و نگاتون

می تونین با عشق و شادی راهی شید به خونه هاتون

 

ببین یک احساس بدی دارم ، نمی دونم چرا ........

احساس می کنم داریم برای هم عادی میشیم ...............

نمی خوام ...... اینجوری بشه .............

خیلی ناراحتم ..............

یک حال بدیه ........ این حالو دوست ندارم

 

چه کنم که توی سینه دل من داره می میره

چه کنم که توی این قفس نمی تونه پر بگیره

 

این همه من به تو امید دادم، یکزره تو به من امید بده

تا میام بهت عادت کنم

یکدفه ولم می کنی ......... آخه بی رحم . من دارم کم میارم

 

 


نوشته شده در سه شنبه 85/7/25ساعت 8:42 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ