به نام يگانه ي بخشاينده.

سلام خانم.

ممنونم از اينكه لطف كرديد و نظر داديد هر چند كه من واقعا هدفم از نوشتن اون مطلب چيزي نبود كه شما برداشت كرديد ولي همين كه اهميت قائل شديد و نظر داديد خودش جاي تشكر داره.

***

در مورد شعرتون هيچ نظري نمي تونم بدم چون تا به حال نه شده و نه خواستم كه خودم رو توي شرايطي قرار بدم كه اون شعرو توي ذهنم براي كسي بخونم يا بنويسم و يا حتي تصور كنم.

و اما در مورد قسمت دوم مطلبتون كه در مورد ديو صفتي بعضي از پسرها نوشته بوديد هم حرفي دارم.

ببينيد خانم،

به هيچ عنوان منكر اين نمي شم كه يه سري از پسرها ديو صفت! (كه البته با همين واژه ديو صفت هم مشكل دارم) هستند.

ولي واقعا نمي شه يه طرفه به قاضي رفت.

باور كنيد مقصر اصلي خود دخترها هستن.

ولي شما اين مطلبو فقط و فقط و فقط از ديد خودتون نوشتيد.

من از همين الان بگم كه نه بسيجي ام نه بچه حزب الهي (به معناي عام)

شما يه نگاه به سر و وضع دخترهايي كه توي خيابون ميان بنداز.

قطع به يقين مي بينيد كه80% اونا با يه سر و وضعي اومدن بيرون كه اصلا انگار خودشون مي طلبن كه سر و كارشون بيوفته با يه پسر ديو صفت.

پسرها هم انسانن.

حسي به نام شهوت هم درونشون هست،نه توي پسرها كه توي همه ي آدم ها.

جايز الخطا هم كه هستن.

خب پسره اون سر و وضع دختره رو مي بينه.

پسره خودش با چشم خودش مي بينه كه دختري كه اينجوري اومده بيرون از بين هزار جور محسناتش فقط حس شهوت پسر رو طلب مي كنه.اونوقته كه پسر به خودش جرات مي ده كه اون خوي ديو صفتي! خودش رو نشون بده.

البته يه نكته رو بايد بهش اشاره بكنم كه براي يه سري از پسرها اين جور مسائل اصلا اهميت نداره،يعني اونا كاري به طرف مقابلشون ندارن و در هر صورت كثافت كاري خودشون رو مي كنن.

شما اومدي توي وبلاگ من،ولي فقط دست گذاشتيد روي اون مطلب من كه ظاهري منفي داشت و از من گلايه كرديد.

ولي اي كاش شما ساير مطالب منم مي خونديد.

يه مطلب گذاشته بودم توي وبلاگم كه دقيقا به همين مبحث مورد نظر ما اشاره داشت.

ازتون درخواست مي كنم بخونيد و نظر خودتون رو بگيد.

منتظر مي مونم

اينم لينك مستقيم مطلبه:

http://daremokafat.parsiblog.com/223109.htm

***

راستي ببخشيد كه توي سر زدن به شما تاخيرم طولاني بود.

پاينده باشيد...