سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*+* شیرین بی فرهاد *+*

سلام ، سلامی به گرمی خورشید

السلام علیک یا علی بن ابیطالب

 

**************************************

من همونی ام که بودم ............. تو داری عوض می شی

تو قبلا شاد بودی .................. مهربون بودی

چی شد ؟؟؟ ......................... اون همه احساس

غصه خوردن راهش نیست

اگه اینجوری باشه ، من نیستم

 

*********************************************

 

من نمی خواهم کسی ، از دنیا ناراحت باشه

دنیا جایی که باید توش زندگی کنی

نه غصه بخوری و درد بکشی

زندگی همه ی ما ، با امید زنده است

من دارم نصیحت بیجا می کنم

خودمم نا امیدی توی زندگیم موج می زنه

ولی تو می تونی ، تو می تونی معنای زندگی شاد رو بچشی

تو می تونی به دیگران نیرو و امید ببخشی

نه اینکه از دیگران صلبش کنی

امید را از آدما نگیر  ،

 چون تنها رشته ای هست که ما  ها رو به این زندگی وصل می کنه

من می خواهم بخندونمت ، ولی تو خنده رو هم از روی لبام بر می داری

من اگه همین خنده های الکی را نداشته باشم ، مرده به حساب میام

می فهمی چی می گم ، میدونم که می فهمی

فکر نکن من درک نمی کنمت ، من می فهمم تو رو

ولی می خوام خودم رو بزنم به بی خیالی

چون طاقت شکست رو ندارم ، تو می تونی

ولی من نه ........... من کم می یارم

ترو خدا راضی نشو بیشتر از این هدر بشم

دیگه بسه راضی نشو اینجوری در به در بشم

 

می دونی چرا به روت نمی خندم ؟؟؟؟؟؟

چون هنوز بهت شک دارم .........

چون هنوز باورت نکردم ............

می ترسم  بشکنم ....................

 

*********************************************

 

فکر می کنم داری بهم یکدستی می زنی

خیلی نامردی ، اگه بخوای با دل کسی بازی کنی

 

*********************************************

 

نمی تونم ، نمی تونم خنده کنم ، دلم رو از خوشی ها آکنده کنم

آخه تنهام ، آخه تنهام

یک آشنا ، صنگ صبور ، می خوام

دیگه دارم خفه می شم ، نفس می خوام

رمز امیدی ، صبح سپیدی ، عشق و نویدی ، خدا جون

زندونی دردم فقط تویی تو ، کلید قفل این زندون

آروم ، زیر بارون گریه کردم اشکامو نبینی

آخه تنهام می دونی ، خیلی تنهام می دونی

 

 

خودمو گول می زدم توی دو رنگی ، نمی خواستم ببینم اون دل سنگی

هی می گفتم به خودم همش خیاله ، همه ی این حرفا یک شوخیه می دونم

توی چشات برقی نبود مثل گذشته ، تازه فهمیدم کار از این حرفا گذشته

من همونیم که بودم ، تو داری عوض می شی

 

 

دیگه گولم نزن ، دروغ نگو ، نگو که قلبت با منه

نگو که نبض لحظه هات فقط واسه من می زنه

چقدر ساده بودم ، توی این همه

تو رو نشناخته بودم ، دلمو باخته بودم ، که قلبت با منه

چقدر دیوونه بودم ، تا وقتی دستت رو من خونده بودم

ولی من به تو چیزی نگفتم ، که قلبت نشکنه

به گریه هات قلبمو باخته بودم

 چقدر ساده بودم ، حتی وقتی که تو رو شناخته بودم

پنهون نکن /فریبت رو ، می خندی اما زورکی

نگاهت از من خالی ، بهونه هات هم الکی

تو دیگه ما رو نمی خای ، این از نگات مشخصه

دستام به تو نمیرسه ، فریبه حتی موندنات و خواستنات

 

 

ببخشید  اگه  ایندفه  اینقدر  بد  بود ، به بزرگی خودتون ببخشید ...........

دفعه های دیگه جبران می کنم .............

دست خدا به همراهتون

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 85/7/25ساعت 4:29 صبح توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ