سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*+* شیرین بی فرهاد *+*

یک جام پر از شراب دستت باشد.تا حال من خراب دستت باشد.این چند هزارمین شب بی خوابیست؟ای عشق فقط حساب دستت باشد

 

 گویند خدا همیشه با ماست ./ ای غم نکند خدا تو باشی

 

چه سخته آدم دوباره به دیواری تکیه بده که 1بار آوارش روش ریخته

 

مجال خواب نمی باشدم زدست خیال

 

بودیم و کسی پاس نمی داشت که هستیم باشد که نباشیم و بدانند که بودیم

 

دیروز تمام خاطرات با تو بودن را دور ریختم...امروز هرچه می گردم خودم را پیدا نمی کنم

 

 

« بی تو پرسه زدنو .. تو شهر شبها دوست دارم ...»

« بی تو موندنو تو رویا .. تک و تنها دوست دارم ...»

« وقتی از دست خودم خسته می شم .. با یاد تو ... گریه کردنو به یاد دل رسوا دوست دارم ..».

« بی تو تکرار عبور خاطراتو دوست دارم .. تو شبا شمردن ستارهارو دوست دارم ..»

« هرچی می گفتی از عشق و عاشقی یه قصه بود ...»

« تو کجایی که هنوز ، اون قصه هاتو دوست دارم ...»

« با تو خسته شدن از خستگیامو دوست دارم ... حالا که نیستی همین دلتنگیامو دوست دارم »

« دلخوشم فقط به اینکه ساده از تو می گذرم ... اما تو خیال نکن سادگیامو دوست دارم ..»

 « ‏دوست دارم یه باره دیگه .. توی چشات نگاه کنم ...»

 

 

تو .. نمیدونی چقدر ..... دلم واسه تو تنگه ..

من .... نمیدونم چرا ....دلت یه تیکه سنگه ....

تو .... تو رفتی با کسی ... به من نمیرسی و....

 من .... بگو چیکار کنم .... این همه بی کسیو ....

منو ببخش که بونه گیرم ... اگه هنوز واست میمیرم .....

منو ببخش .... اگه هنوز می خوام بهت برسم ..

اگه هنوز واست دلواپسم ...اگه میگم به فکرم باش یکم ...

.... .... .... .... .... .... .... .... .... .... .... .... .... .... ....

تا ... میگم دوست دارم ... یکی بهم میگه ... هیس ...

نه ... گمونم هیچ کسی .. به فکر درد من .... نیست ...

تو ... تو رفتی با کسی ... به من نمیرسی ....

 من .... بگو چیکار کنم .... این همه بی کسیو ....

 

 

 سر به دیوار میزنم ... از لج تو ...

میشینم زار می زنم .. از لج تو ...

 می دونی با طعنه هات .. خون به دل ما می کنی ...

میمیرم از غم تو ... بازم تماشا می کنی ...

تو که میمردی اگه ... حرف جدایی می زدم ...

حالا با دست خودت .. حکمشو امضا می کنی ...

حالا که عشقمو هاشا می کنی .. همه جا جار می زنم ..

..... از لج تو .....

تا کجا می خوای بری ... این کوچه بن بست عزیز ..

دیگه از لج بازیات ... دارم میشم خسته عزیز ...

اگه من ساقی بشم ... توبه ز مستی می کنی ...

اگه ماه بشم ... میری سایه پرستی می کنم ...

سر به دیوار میزنم ... از لج تو ...

میشینم زار می زنم .. از لج تو ...

 

................................................................................................... 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 88/11/13ساعت 2:39 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ