سلام تنها خوبي ؟؟؟ اول اينكه ازت معذرت ميخوام كه اين حرف رو بهت زدم راستش توي اين مدت كه نمي اومدم زياد حال روحي خوبي نداشتم هنوزم كه هنوزه آسموني همون مشكل رو داره .. عشق ... امون از دست اين حرف ... به خدا فراموشش كرده بودم به همه آسمون قسم راست ميگم ولي بازم بعد از مدت ها ديروز اومد و گفت سلام حالت خوبه و چه خبر و از اين جور حرف ها به خدا نميدونم شايد خدا ميخواد منو امتحانم كنه ولي باشه بابا به خدا من تسليم .. اره من دوسش دارم و نميتونم فراموشش كنم به خدا نميتونم ولي باز هم هر چي به اين بنده حقير و پست بگي هيچي حاليش نميشه .. خودمو ميگم ها ... ببخشيد ناراحتت كردم .. آره دوست داشتن عيب نيست ولي نه به حد افراطي و نه هر جا .. به خدا توي اين دوره و زمونه دوست داشتن هم عرضه ميخوام هم مدرك احساسا تي بالا كه به خدا هر دو شو دارم ولي بازم نميدونم چرا داره اذيتم ميكنه ... منه ديوونه رو بگو كه هر چي اون ميخواد فراهم كردم .. اصلا چرا ديوونه وظيفم بوده آره وظيفم بوده چون دوسش دارم چشمم كور بايد تحمل كنم به خدا اين كار و ميكنم متنت رو خوندم باز هم زيبا مثل خودت ولي اينو بدون من وقتي به تو گفتم دوست دارم راستش و گفتم ولي باز هم يه فرقهايي با دوست داشتن آيناز ميكنه ... ولي تو طوره ديگه اي برداشت كردي و آسموني به خاطر اين ناراحت شد و دلش شكست .. در هر صورت ..
چيزي بگو حرفي بزن زيرا كلامت آرامش دلم است و صدايت بهار روح ... منتظرتم واسم تا ميتوني زياد بنويس تا ميتوني خوشحال مشم بخونم ولي ..... هيچي ولش كن در موردش نگم بهتره بذار خودم تحملش ميكنم .. خوشحالم كردي ستارت هم خيلي خوشمل بود ممنون
آسموني ... همون تنهاي قديمي